بیش از 1000 کلمه انگلیسی پرکاربرد

بیش از 1000 کلمه انگلیسی پرکاربرد

کلماتی که ما روزمره از آن ها استفاده می کنیم به تعداد بسیار بالایی می رسد، ولی برای یادگیری کلمات کاربردی، بهتر است به جدول زیر دقت داشته باشید تا زبان انگلیسی را از دنیای زبان به آسانی بیاموزید.

دنیای زبان با گردآوری بهترین اساتید آموزش زبان های اروپایی و آسیایی، سعی بر این دارد تا با تدریس خصوصی زبان انگلیسی به شما زبان آموزان مشتاق، به آسانی هر زبانی را که می خواهید آموزش دهد.

با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا با مرور کلماتی که به بیش از 100 ها کلمه میرسد، زبان انگلیسی خود را قوی تر کرده و در این زمینه خود را تقویت کنید.

در جدول زیر به کلماتی و معنی آن ها دقت داشته باشید و بعلاوه آن از جملات کمکی با ترجمه ای که درج کرده ایم، زبان انگلیسی خود را تقویت کنید.

می توانید به مقاله های دیگر مانند مکالمه انگلیسی بین دو دوست نیز نگاهی کوتاه انداخته و زبان خود را تقویت کنید.

لغت های انگلیسیمعنی لغاتجملات انگلیسی با لغت مربوطهترجمه جملات
confessاعتراف کردن

By confessing, you help the progress of the case.

با اعتراف کردن به پیشرفت پرونده کمک میکنی.
botherاذیت کردن

Don’t bother your younger brother.

برادر کوچکتر خود را اذیت نکن.
replyجواب دادن

Reply to her message.

به پیام او جواب بده.
seemبه نظر رسیدن

It seems like a good idea.

ایده خوبی به نظر می رسد.
defeatشکست دادن

defeat One of my favorite things to do.

شکست دادن یکی از کار های مورد علاقه من است.
startشروع کردن

I started my favorite job today.

من شغل مورد علاقه ام را از امروز شروع کردم.
shutبستن

Shut your mouth and don’t talk about bad things.

دهانت را ببند و در رابطه با چیز های بد حرف نزن.
gatherجمع کردن

Gather your necessary things to start the journey.

وسایل مورد نیاز خود را جمع آوری کنید تا سفر را شروع کنیم.
fallسقوط

Sometime planes fall into lakes.

گاهی هواپیما ها به سمت دریاچه ها سقوط میکنند.
leadرهبری

I cannot lead my people.

من نمی توانم مردم را به درستی رهبری کنم.
machineدستگاه

Washing machine is the best invention in the world.

دستگاه (ماشین) لباسشویی یکی از بهترین اختراع های دنیا است.
waitصبر

I should wait for my mother to come and take me.

باید منتظر بمانم تا مادرم بیاید و مرا با خود ببرد.
planنقشه- برنامه

I have a plan to escape from the prison.

من نقشه ی برای فرار از زندان دارد.
certainدقیق

My answer was certain.

جواب من دقیق و قطعی بود.
darkتاریکی

My bedroom doesn’t have light and it’s dark.

چراغ اتاق خواب من روشن نیست و اتاق تاریک است.
restاستراحت

After a long day everyone needs to rest.

بعد ز یک روز طولانی همه آدم ها نیاز به استراحت دارند.
driveرانندگی

We shouldn’t drive fast in a rainy day.

ما نباید در یک روز بارانی با سرعت زیاد رانندگی کنیم.
distantمدت ها پیش

the day I left home is now a distant memory.

روزی که خانه را ترک کردم اکنون خاطره ای دور است.
amongدر میان

the house is nestled among the trees.

خانه در وسط و میان درختان قرار گرفته است.
heatگرم کردن

I heated some vegetables in the microwave.

کمی سبزیجات را در ماکروویو گرم کردم.
equateبرابر کردن

you shouldn’t equate those two things.

شما نباید این دو مورد را برابر کنید.
thousandهزار

thousands of people were killed in the war.

هزاران نفر در جنگ کشته شدند.
steadفایده

an internship will stand you in good stead when applying to college.

یک دوره کارآموزی در هنگام درخواست برای کالج شما را در موقعیت خوبی قرار می دهد.
objectاشیاء

there are 3 objects in the box.

3 اشیاء در جعبه وجود دارد.
forceنیرو

can you measure the force of the wind?

آیا قادر هستید نیروی هوا را اندازه گیری کنید؟
problemمشکل

everyone has problems these days.

این روز ها همه مشکل دارند.
shipکشتی

the ship took us to the other side of the river.

کشتی ما را به آن طرف رودخانه برد.
productکالا

that product made a lot of profit for them.

آن محصول سود سیار زیاد برایشان داشت.
leaveترک کردن

leave me alone I don’t want to talk to anyone.

مرا ترک کن، نمیخوام با کسی صحبت کنم.
poseژست گرفتن

her pose is perfect for taking a picture.

ژست او برای عکاسی کردن مناسب است.
directهدایت کردن- ارسال کردن- جلب کردن

let me direct your attention to the book.

اجازه دهید توجه شمارا به سوی این کتاب جلب کنم.
bodyبدن

the parts of the body is hard to understand.

درک کردن اجزای بدن سخت است.
thoughبا اینکه

though it was raining, we went hiking.

با وجود اینکه باران می بارید ولی ما پیاده روی کردیم.
iPhone batteryباتری آیفون

how to check iPhone battery health؟

چگونه سلامت باتری آیفون را بررسی کنیم؟
usualعادی

she charges less than the usual fee.

او کمتر از هزینه عادی خرج میکند.
plainپهن و صاف

I love the great plains of the United States.

من عاشق دشت های پهناور ایالات متحده هستم.
careاهمیت دادن

I don’t care what she told you about me.

برای من اهمیتی ندارد که او در رابطه خوم به شما چه چیزهایی گفته است.
markعلامت گذاری

be careful not to mark the floor with your shoes.

مراقب باشید رد و علامت کفشهایتان به جای نماند.
easeآسان

the aspirin brought me instant ease.

مصرف آسپرین برای من آسان است.
baseپایه و اساس

the base of any successful marriage is trust.

پایه و اساس هر ازدواج موفق، اعتماد است.
northشمال

on holidays people travel to the north of Iran.

در روز های تعطیلی مرم به شمال ایران سفر میکنند.
whileهنگام- موقع- وقت

someone called while you were out.

هنگامی که بیرون بودی، یکی زنگ زد.
stateاظهار کردن

the lawyer will state the facts of the case.

وکیل حقیقت های پرونده را اظهار می کند.
cowگاو

In India cows are very important for people.

در هند گاوها برای مردم بسیار مهم هستند.
instrumentابزار و یا وسیله

I cannot play any musical instrument.

من نمیتونم هیچ ساز ( وسیله یا بزار) موسیقی را بنوازم.
writtenنوشته شده

My name was written on the book.

نام من روی کتابم نوشته شده بود.
trainتمرین

I train hard because I want to win the race.

من سخت تمرین میکنم چون میخواهم در مسابقه پیروز شوم.
forestجنگل

Our forest are in danger of being burnt by people.

جنگل ما در خطر است تا به دستان انسان ها بسوزد.
positionموقعیت

My position in the company is improving.

موقعیت من در شرکت در حال پیشرفت است.

کلام آخر

دنیای زبان در هر شرایطی کنار شما عزیزان است تا در هر موقعیتی که هستید از آموز های خود دست برندارید.این موسسه به قدری پشتیبان زبان آموزان است که به قدری زبان انگلیسی آن ها را تقویت میکند که آزمون هایی مانند؛ IELTS و TOEFL را به آسانی با بهترین نمره ارزیابی کنند.